علامه ی بزرگوار حسن زاده آملی می فرمایند :
کسی که در محفل درس و بحث و مسجد حضور داشته باشد عذاب ندارد و هر که به هر جایی رسیده است از محافل درس و بحث رسیده است . محافل درس و بحث را دریابید . وقت نداریم ، باید خود را برای ابد بسازیم . چرا غفلت می کنید ؟ حال تو خود دانی ...

گاهی دو نفر با هم بحث می کنند و با این که یکی برای دیگری حق را روشن می کند ولی این شخص زیر بار نمی رود ، یعنی نفس به قدری شرور است که می تواند در برابر دو دو تا چهار تا بایستد و بگوید من باور نمی کنم با اینکه فهمیده است . برای اینکه به ویروس درونی شک و شبهه مبتلا نشویم باید آنچه را فهمیده ایم باور و عمل کنیم
تا عمل در کار نباشد یقین حاصل نمی شود
یت الله جوادی آملی در بیانی ارزشمند می فرمایند :
بزرگانی مثل مرحوم فیض کاشانی، صدر المتألهین شیرازی و حکیم سبزواری از کسانی بودند که به خواندن غزلهای حافظ اهتمام داشتند. انسان وقتی غزلی میخواند، احساس الهی پیدا میکند و شورش و تبهکاری را کنار میگذارد. بعضی با شعر و غزل مأنوسند، بعضی با دعا و مناجات، بعضی با قرآن. البته دعا و قرآن را همه میتوانند استفاده کنند اما آثار دیگر عمومیت ندارند.
ببینید در این سن چه چیزی شما را بیشتر به سمت خدا جذب میکند، همان را مغتنم شمارید.
گاه مناجات یک جوان را اداره میکند، گاه یک غزل یا قصیده کمبودهای درونی را ترمیم میکند. لذتی که انسان از یک غزل خوب میبرد هرگز از ترانه نمیبرد، ترانه سمّی است که لذت کاذب ایجاد میکند اما غزل شهد است که لذت صادق ایجاد میکند و تا آخر پیری با انسان هست.
آیت الله جوادی آملی در مورد پرخوری می فرمایند :
یکی از بیانات نورانی حضرت امیر این است که لَمْ تَجْتَمِعَ الْفِطْنَةُ والْبِطْنَة یعنی فطانت و هوشمندی با پرخوری جمع نمیشود. پُرخور هرگز خردمند نمیشود، چرا؟ برای اینکه تمام تلاش و کوشش روح این است که این غذاها را هضم کند و دیگر فرصت اندیشیدن ندارد. درست مثل آن است که شما یک انسان متخصص دانشمند را رفتگر کوی و برزن کنید که زبالهها را جمع کند.
اگر کسی بتواند استاد باشد چرا او را به رفتگری وادار کنیم. روح انسان میتواند استاد و مربی خوبی باشد، حیف است او را
رفتگر جسم کنیم، بگوییم زبالهها را جمع کن.
فیلسوف معاصر و مفسر قرآن حضرت آیت الله جوادی آملی در موعظه ای می فرمایند :
گندم مادامی که در انبار است قیمت ارزانی دارد ، وقتی که زیر سنگ آسیاب قرار گرفت و فشار دید و آرد شد قیمتش بیشتر می شود . وقتی به تنور رفت و به نان تبدیل شد قیمت آن از قبل گرانتر و غذای آدم می شود . همین فشار باعث کمال گندم است . ما اگر خود را با گناه مسموم نکنیم و در مسیر خدا باشیم هیچ مشکلی پیش نمی آید . اگر هم آسیبی دیدیم این برای پخته شدن و امتحان ماست .

آیت الله بهاء الدینی می فرمودند :
اعتقاد به تقدیرات الهی، زمینه های خیری برای انسانها فراهم می کند. بسیاری از حوادث که اطراف ما اتفاق می افتد، موجب خیر و صلاح ماست، هر چند در ظاهر تلخ و ناگوار باشد.عمده این است که با حسن ظن به آن حوادث بنگریم. اگر حسن ظن به مصائب و بلاها داشته باشیم، خداوند خیری بیشتر و فراوانتر برایمان قرار می دهد، خیری که فکرش را نمی کنیم و باورش نداریم .
آیت الله سید رضا بهاء الدینی می فرمایند :
از عواملی که باور های اعتقادی انسان را سست می کند و مانع پیشرفت معنوی انسان می شود ، شهرت های بی جا و بی فایده است . علاقه به معروفیت و شوق بر سر زبان ها افتادن نشانه ضعف ایمان و کمبود های روحی فرد است .

حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی ( قدس سره ) اینگونه می فرمایند :
اگر آدمی یک اربعین به ریاضت پردازد ، اما یک نماز صبح از او قضا شود ، نتیجه آن اربعین هَبَاء مَّنثُورا ( غبار پراکنده ) خواهد بود . بدان که در تمام عمر خود تنها یک روز نماز صبحم قضا شد ؛ پسر بچه ای داشتم ، شب آن روز از دست رفت . سحرگاه مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح مستحق شده ای . اینک اگر شبی تهجدم ترک گردد ، صبح آن روز انتظار بلایی می کشم .
مشهد رفتم و خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسیدم ، به ایشان عرض کردم برای عاقبت به خیری و روزی چه کاری باید کرد ؟
فرمود : نماز اول وقت ، نماز اول وقت ، نماز اول وقت
در عروسی و عزا خدا را فراموش نکنید
عارف بزرگ ، آیت الله محمد کوهستانی می گوید :
امکانات رفاهی هر طور که بخواهم برایم آماده است ، اما من نمی خواهم ، چرا که نفس را هر طور عادت بدهید همان گونه پرورش می یابد ؛ اگر توانستید کنترل کنید همان جا می ایستد ولی اگر نفس را آزاد گذاشتید دیگر نمی شود او را کنترل کرد ؛ مثلا اگر امروز بگویم این فرش اتاق من از حصیر یا نمد است و باید تبدیل به قالیچه شود ، فردا می گویم این قالیچه به درد این اتاق نمی خورد ، چرا که بهتر از اتاق است و اتاق باید عوض شود . اتاق را عوض کردم ، آن وقت می گویم این قالیچه ها به درد این اتاق نو نمی خورد ، باید قالی یک تخته باشد و پرده اتاق باید فلان جور باشد و همین طور که اتاق عوض می کردم و قالیچه را تبدیل می کردم ، عمر شیخ محمد هم در این مسیر تمام شد . پس همین جا نفس را کنترل می کنیم تا کش پیدا نکند .
شما باید متوجه باشید که اگر در زندگی نفس را کنترل نکنید گرفتار می شوید و تا آخر عمر باید مشغول این کارها باشید .
حضرت آیت الله کوهستانی در مورد مرگ و حال انسان در تشییع جنازه چنین بیان داشتند :
دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شست و شو و غسل ، آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید ( کفن ) روی دست می گیرند و از هر طرف صدا می زنند « لا اله الا الله » . اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون می آورم و خطاب به مردم می گویم : مردم ؛ قدر لا اله الا الله را بدانید ، ولی حیف که خدا چنین اجازه ای را نمی دهد .
آیت الله شیخ محمد کوهستانی می فرمایند :
انسان بسیار ضعیف و عاجز است ؛ پس چه خوب است که برای خود وکیل بگیرد و کارها را به او واگذارد . وکیل باید اولا قادر و توانا باشد ؛ ثانیا سرمد و دائم و همیشه بوده و تغییر نکند و عادل و فاضل ، و دیگر صفات حسنی را نیز دارا باشد و این غیر از خدای تبارک و تعالی کسی نیست .

اگر تهذیب نباشد ، علم توحید هم به درد نمی خورد
امام خمینی (ره) می فرمایند :
بعد از هر عبادتی که کردی از روی جدّ و واقع از آن عبادت و از آن دروغ ها که در محضر حق تعالی گفتی ، از آن نسبت ها که بی جهت به خود دادی ، استغفار کن . آیا خجالت ندارد که در نماز می گویی «الحمد لله رب العالمین» ؟ آیا شما جمیع محامد را از حق می دانید یا اینکه برای بندگان ، بلکه برای دشمنان او محمده ثابت می کنید ؟ آیا دروغ نیست قول تو که می گویی «رب العالمین» با این که ربوبیت را در همین عالم برای غیر ثابت می کنی ؟ خجالت ندارد که می گویی «ایاک نعبد و ایاک نستعین» ؟ آیا تو عبادت خدا می کنی یا عبادت بطن و فرج خود ؟ آیا تو فقط استعانت از خدا می طلبی ، یا در کارها چیزی که در نظر نیست خداست ؟
برگرفته از کتاب چهل حدیث امام خمینی
بنده ی روشن ضمیر خدا ، حضرت امام رحمة الله علیه در مورد خودسازی می فرمایند :
شما جوان ها از حالا باید شروع کنید به جهاد اکبر . نگذارید که قوای جوانی از دستتان برود . هر چه قوای جوانی از دست برود ریشه های اخلاق فاسد در انسان زیادتر می شود . جوان زودتر می تواند در این جهاد پیروز شود . پیر به این زودی ها نمی تواند . نگذارید اصلاح حال خودتان از زمان جوانی به پیری بیفتد . یکی از حیله های شیطان و نفس انسان اینست که بگذار برای آخر عمر خودت را اصلاح کن . حالا از جوانی استفاده کن و بعد آخر عمر توبه کن .
پیر طریق عرفان ، امام خمینی (رحمة الله علیه ) می فرمایند :
خدا نکند انسان به امراض بی درد مبتلا شود . مرض هایی که درد دارد انسان را وادار می کند که در مقام علاج برآید ، لیکن مرضی که بی درد است و احساس نمی شود بسیار خطرناک است و وقتی انسان خبر دار می شود که کار از کار گذشته است . مرض غرور و خودخواهی بی درد است . معاصی دیگر بدون ایجاد درد ، قلب و روح را فاسد می سازد ؛ این مرض ها نه تنها درد ندارد بلکه ظاهر لذت بخشی هم دارد .طبیعتا انسان اگر از مرضی لذت بُرد و درد هم نداشت دنبال معالجه نخواهد رفت و هر چه به او اعلام خطر کنند که این مرض کشنده است باور نخواهد کرد .

چقدر اخلاق حمیده خوب است . تمام نعمت روی زمین یک طرف ، یک صفت خوب از اخلاق محمد (صلی الله علیه و آله) یک طرف . امیدوارم به اخلاق و صفاتتان رسیدگی کنید . هر وقت هم دیدی ، سجده کنید و خدا را شکر کنید . هر وقت فعل خوبی از تو سر زد ، حرف خوبی به مادرت یا اقوامت گفتی ، گذشت کردی یا اگر ظلمی به تو شد عفو کردی ، سجده کن ؛ همین جور نشینی و بگویی خدا به من داده ولش کنی ! پشتش را بگیر و خودت را سیر کن . اگر چیز خوبی گیرت آمد ، قشنگ نگاه کن . پس هر وقت یک صفت خوب در کار و در عبادتت و در اعمال خیرت پیدا شد ، سجده کن .
شیفته ی وجود حق ، حاج آقا دولابی می فرمایند :
در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی و حق تعالی را میزبان ، همه غصه ها می رود . چون هزار غصه به دل میزبان است که دل میهمان از یکی از آنها خبر ندارد . هزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد . در زندگی خودت را میهمان خدا بدان تا راحت شوی . اگر در میهمانی یک شب بلایی به تو رسید شلوغ نکن و آبروی صاحبخانه را حفظ کن .

حاج محمد اسماعیل دولابی ، این مرد وارسته اینگونه می گوید :
شهیدِ محبت سر و صدایی ندارد . کسی شمشیری نمی بیند ، صدای شمشیری نمی شنود . انسان را خیلی مخفی شهید می کند . آن چنان می کشد که صدایی در نمی آید . خون هم ندارد . عزیز من به میدان بیا و قشنگ معامله کن . مردانه و جوانمردانه بیا .
حاج محمد اسماعیل دولابی می فرمایند :
عمل خالص و بی غرض یکی از خدا سر می زند و یکی هم از من و شما ان شاءالله . از خدا سر می زند چون دستش پر است و غنی مطلق است و فیاضیت جزو ذات حضرتش است ، نمی خواهد به خدای دیگری نشان دهد ، لذا غرضی ندارد . این که از عبد دانا سر می زند به این صورت است که چون بنده چیزی ندارد از چنین کسی هم باید عمل بدون غرض سر بزند . ( چون عمل با غرض چیزی نصیب انسان نمی کند )
آیت الله علی آقا قاضی طباطبایی می فرمایند :
چنان نماز کنید که اگر کسی با شما حرف زد متوجه نشوید ...
عارف بزرگ آقای سید علی قاضی (ره) به همه توصیه می کردند که :
اگر قبری از امام زادگان یا علماء و بزرگان در اطرافتان یا شهرتان است حتما بروید .
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله العظمی بهجت از آیت الله سید علی قاضی (ره) نقل می کنند که فرمودند :
اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند .
« ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »

شیخ علی اکبر تهرانی می گوید :
آیا ارزش دارد انسان به خاطر هفتاد سال زندگی که سی و پنج سالش شب است و او در خواب ، ده سالش بچه است و چیزی از زندگی نمی فهمد ، پانزده سالش را هم که یا توی راه است یا سر سفره و یا در دستشویی صرف می کند ، فقط بخاطر ده سال تا خدا خدایی می کند در آتش جهنم بسوزد ؟!
شیخ علی اکبر تهرانی می گوید :
از خانه که خارج میشوی سعی کن چشمت آزاد نباشد، وقتی چشم دید، دل هم میخواهد. این طور انسان به خطا میافتد. رسولالله (ص) میفرمایند : «دنیا زندان مؤمن است » زبان، چشم، گوش، قلب و فکر انسان مؤمن آزاد نیست. دست و پای انسان مؤمن آزاد نیست. بنده آن است که در بند باشد . . .
شیخ علی اکبر تهرانی می گوید :
بچهات را بغل میکنی و گازش میگیری، نهایت لذت را میبری ولی او جیغ میزند. کسانی که بچه دارند میفهمند.
بلاهایی هم که خدا به دوستانش میدهد همین است، نوعی عشقبازی با آنهاست
در بیابانی که برف و سرما یا آفتاب و گرما دارد و پر است از حیوانات وحشی، ما اگر هم میخ و هم چادر داشته باشیم ولی عمود چادر را نداشته باشیم، این چادر به درد ما نمیخورد و نمیتواند از ما محافظت کند. حال بدانید که نماز هم عمود و ستون دین است.
استاد شیخ علی اکبر تهرانی به جوانان اینگونه توصیه می فرمایند :
انسان باید خودش را در جوانی بسازد ؛ گرگِ پیر نمی درد چون عرضه اش را ندارد . اگر دوباره به او جان و توان بدهند همان گرگ است . انسان ها هم وقتی پیر می شوند همه مؤمن می شوند چون دیگر توان گناه ندارند
ارف بالله ، معلم اخلاق، استاد شیخ علی اکبر تهرانی می فرمایند :
وقتی یک دکتر به تو دارو میدهد، حتی اگر چند قلمش اشتباه باشد وعوارض جدی ایجاد کند، ساعت میگذاری و نصف شب از خواب بیدار میشوی و سر ساعت اطاعت امر میکنی. ولی خدا که خالق تو است هرچه میگوید میپرسی چرا و هزار بهانه میآوری !
صاحب تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی در موعظه ای ارزشمند می فرمایند :
کسی که می خواهد اهل معرفت شود باید معاشرتش را مخصوصا با اهل غفلت کم کند و فرش هر مجلسی نباشد و از معاشرت های بی فایده و بی مغز تا می تواند اجتناب نماید و طوری نشود که با همه و در هر مجلسی حاضر شود . همچنین برای کسی که می خواهد اهل معرفت شود لازم است که در خوردن حتی حلال ، میانه رو باشد ؛ بلکه تا گرسنه نشده سر سفره حاضر نشود و تا اشتها دارد دست از غذا بردارد ؛ و از لحاظ خواب و سخن گفتن نیز باید حد اعتدال را مراعات نماید .
عارف واصل ، علامه طباطبایی اینگونه می فرمایند :
وقت خواب ، چهار پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید فکر کرده یکی یکی از نظر بگذرانید ؛ هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته ، شکر بکنید و هر کدام تخلف شده استغفار بکنید و این رویه را هر روز ادامه دهید . این روش اگر چه در ابتدای کار سخت و در ذائقه ی نفس تلخ می باشد ، ولی کلید نجات و رستگاری است .

لیست کل یادداشت های این وبلاگ